من به این ثانیه ها دلشادم.....
به همین تنهایی.....
به همین بودن بی دغدغه رویایی. به همین لحظه که گم
می شوم و تو مرا می یابی......
به همین لاف زدن های قشنگ که پر از نور امید است دلم ....
آی غم ها کجایید که من می خندم. .....
ور نه یک ثانیه بی دغدغه ماندن سهل است.....
و محال است که یک لحظه ز یادم بروی.....
کاش میدانستم که چرا روز و شبم با تو گره خورده ولی ....
باز هم باک ندارم که دلت مال من است .....
کاش میدانستی که کسی هست در این سوی زمین ....
جنسش از سنگ ولی گر فراموش شود می میرد...
تاریخ : یکشنبه 93/7/13 | 5:51 عصر | نویسنده : علیرضا | نظرات ()